به گزارش مشرق، «عباس حاجی نجاری» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
هفته گذشته وقتی مایک پمپئو وزیر خارجه امریکا در نشست کمیته روابط خارجی سنای امریکا که برای دفاع از بودجه وزارت خارجه این کشور تشکیل شده بود، به شکست سناریو فشار حداکثری امریکا در فروپاشی اقتصادی ایران و پایان دادن به نفوذ منطقهای ایران اذعان کرد، کم نبودند کارشناسانی که پیش بینی کردند که گویا ترامپ این بار نیز برای توجیه شکست سیاستهای خود قرار است یکی از پیاده نظامهای خود را قربانی کند، اما کمتر کسی بود که احتمال بدهد که این قربانی «برایان هوک» باشد.
بیشتر بخوانید:
در آرزوی تسلیم ایران مُردند یا در تاریخ گم شدند
چرا برایان هوک استعفا کرد؟
کنارهگیری برایان هوک در چه صورت خبر خوبی است؟
هوک یکی از معدود مقامهای امریکایی است که طی سالهای اخیر از خانهتکانیهای متعدد کاخ سفید و دستگاه سیاست خارجی امریکا در امان مانده و بعد از اخراج «رکس تیلرسون» از سمت وزیر خارجه امریکا سمتش را حفظ کرده بود. بررسی واقعیتهای صحنه در این خصوص بیانگر آن است که تشکیل گروه اقدام ایران در وزارت خارجه امریکا از مردادماه سال ۱۳۹۷ نقش زیادی در مؤثر کردن راهبرد فشار حداکثری امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران داشته است؛ چرا که گروه اقدام ایران که از همان آغاز برایان هوک مسئولیت آن را بر عهده داشت، از ویژگیهای قابل توجهی برخوردار بود وتوانسته بود که تاثیر رقابتها و اختلاف نظرهای نهادهای داخلی امریکا را در مورد ایران کاهش داده و از طرف دیگر، اقدامات مؤثر آن در تشدید تحریمها علیه ایران، به دلیل تعریف پروژههای بسیار ریز و جزئی بود و بیش از ۳۰۰ کارشناس وتمامی ظرفیت دستگاه سیاست خارجی امریکا را علیه ایران به کار گرفته بود، اما بعد از سه سال نتوانست ترامپ را در شکست اراده مردم ایران وفروپاشی اقتصاد وتسلیم نظام اسلامی موفق گرداند.
مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا پنج شنبه نهم مرداد در نشست کمیته روابط خارجی مجلس سنا که در باره بودجه سال آینده وزارت خارجه امریکا برگزار شد به شکست کارزار فشار حداکثری امریکا علیه ایران اعتراف کرد. پمپئو در پاسخ به سؤال «لیندسی گراهام»، نماینده جمهوریخواه مجلس سنا درباره اثرگذاری سیاست امریکا در قبال ایران مدعی شد که کارزار فشار حداکثری، اثرگذار بوده، اما نتوانسته به هدفش برای تغییر رفتار حکومت ایران دست پیدا کند. وی با بیان اینکه وزارت خارجه امریکا «با تمام قوا» کارزار فشار حداکثری را اجرا کرده گفت که امریکا توانسته ۹۰ درصد از درآمدهای نفتی ایران را کاهش دهد. تحریمها به وضوح اثر داشتهاند. آنها قابلیت رژیم برای کمک به حزبالله و شبهنظامیان شیعه در عراق را از بین بردند، ولی مشخصاً به هدف نهایی خود که تغییر رفتار رژیم ایران بوده دست نیافتهاند.
البته پاسخ «لیندسی گراهام»، کاملاً روشن است، چرا که تیم افراطی حاکم بر کاخ سفید در طی این سه سال فشار حداکثری که برایان هوک مسئول گروه اقدام امریکا علیه ایران مدیر اجرایی آن بود در تنها چیزی که موفق شد جلوگیری از فروش نفت ایران بود. مروری بر ۱۲ شرطی که پمپئو هنگام خروج ترامپ از برجام در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۷ مطرح کرد، این واقعیت را اثبات میکند، چرا که امریکا با این فشارها؛ نه تنها نتوانست برنامه هستهای ایران را متوقف کند، چرا که ایران بعد از خروج ترامپ از برجام وبدعهدی اروپاییها در عدم اجرای تعهداتشان ناچار به آغاز مجدد فعالیتهای هستهای شد وتوانسته تاکنون بخشی از ظرفیتهای از دست رفته ناشی از برجام را جبران کند، بلکه علاوه برآن برنامه موشکی ایران کماکان با قدرت ادامه یافته است، به رغم شهادت سردار سلیمانی، تأثیر خون آن شهید و مجاهدتهای نیروهای جبهه مقاومت سبب تحکیم وگسترش ظرفیتهای جبهه در مناطق مختلف شده است، وضعیت حضور نیروهای ایران در سوریه با اقدامات زیر بنایی و توافق نظامی با دولت قانونی سوریه تحکیم وتثبیت شده است و مهمتر ازهمه آنکه ایران نه به درخواستهای مکرر ترامپ برای مذاکره پاسخ داده ونه تلاشهای امریکا برای تضعیف ویا فروپاشی نظام ایران به رغم تحمیل فشار وتحریم اقتصادی علیه مردم ایران، تأثیری داشته ونظام به دلیل پشتیبانی وحمایت مردم، محکم واستوار در برابر فشارهای کاخ سفید ایستاده است.
اما شامگاه پنجشنبه ۱۶ مرداد که «برایان هوک» نماینده ویژه رئیسجمهور امریکا در امور ایران و رئیس «گروه اقدام ایران» در وزارت خارجه این کشور، از استعفای (عزل) خود از این سمت خبر داد، روزنامه «واشنگتنپست» بامداد جمعه به نقل از یک مقام ارشد سابق در دولت امریکا نوشت از هوک خواسته شد که استعفا دهد تا مسئولیت شکست استراتژی واشنگتن علیه ایران، بر دوش وی بیفتد. این مقام ارشد پیشین که خواست نامش فاش نشود به روزنامه واشنگتنپست گفت: «ایران محدودیتهای غنیسازی، انباشت [اورانیوم]و توسعه سامانههای تأمین را شکسته است. طبق تمام دادههای تجربی، [وضعیت]کنونی از زمان [حضور امریکا در برجام]بدتر است و آنها (ایرانیها) به طرز چشمگیری اقدامات بد خود را افزایش دادند.» وی سپس نتیجهگیری کرد: «اگر به زعم شما این استراتژی موفق بود، نمیدانم چرا باید نماینده خود را اخراج کنید».
اگر چه استعفا ویا عزل برایان هوک به دلیل تغییر وجابه جایی مهرهها برای ایران اهمیتی ندارد وایران باید مسیر روشن خود را دنبال کند، اما توجه به چند نکته در این زمینه ضروری است:
۱. از «الیوت آبرامز» نماینده ویژه وزارت خارجه امریکا در امور ونزوئلا به عنوان جانشین «برایان هوک» نام برده میشود. آبرامز در پروژه ونزوئلا وتلاش برای تحمیل گوایدو به مردم ونزوئلا به جای مادورو رئیس جمهور قانونی این کشور نا کام ماند وعملا سناریوی امریکا در ونزوئلا شکست خورد وبه نظر میآید انتخاب او که یکی از افراطیترین افرادی است که در دولتهای مختلف امریکا مقامهای مختلفی داشته و یکی از خطرناکترین طرفداران اسرائیل در نظام امریکا است و دوستی قدیمی با شخص نتانیاهو و افراطیون دست راستی حاکم در اسرائیل دارد، در واقع اصرار تیم افراطی حاکم بر کاخ سفید بر ادامه سیاستهای شکست خورده گذشته است.
۲. به نظر میرسد که ترامپ از شکستها وناکامیهای گذشته درس نگرفته و برای تحکیم سبد آرای خود و جلب آرای کسانی که مایل به تشدید فشارها علیه ایران هستند این تصمیم را اتخاذ کرده تا نشان دهد که همچنان به سیاست تشدید فشار علیه ایران ادامه میدهد. انتخاب آبرامز از هم اکنون حکایت از قصد ترامپ برای شرط بندی روی اسب بازنده دارد.
۳. امریکا در نظر دارد که در روزهای آینده مجددا قطعنامه پیشنهادی خود را در شورای امنیت سازمان ملل برای جلوگیری از لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران به رأی بگذارد وبرایان هوک در هفتههای اخیر مأموریت یافته بود تا در یک سفر دورهای به کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل، نظر موافق آنها را به این قطعنامه جلب کند ولی ظاهراً سفرهای او موفقیتی برای کاخ سفید در پی نداشته است. در این چند هفته اخیر اخباری نیز در مورد اختلاف در برخی موارد بین برایان هوک و رئیس خود یعنی پمپئو شنیده میشد و میتواند زمینهساز این تغییر باشد.
۴. این تغییر اگر چه به دلیل اذعان به شکست سیاستهای گذشته کاخ سفید همچون عزل جان بولتن برای ایران یک موفقیت است، اما از آنجایی که اگر ترامپ به این نتیجه برسد که بازنده انتخابات خواهد بود، ماجراجوییهایش را چه در سیاست داخلی امریکا چه در سیاست خارجی افزایش خواهد داد وهوشیاری بیشتر دستگاه دیپلماسی ایران را میطلبد. اشخاصی مانند ترامپ که از نظر روانی متزلزل هستند نمیتوان رفتار آنها را در چارچوب منطقی پیش بینی یا ارزیابی کرد.
۵. شکست راهبرد فشار حداکثری در کنار فروپاشی تیم افراطی ترامپ، بیانگر راه درست نظام اسلامی در مقابله با فزون خواهی کاخ سفید است، هوشیاری مقاومت مارا در این مسیر به موفقیت میرساند واعتلای نظام اسلامی، تقویت وتحکیم نیروهای جبهه مقاومت را در پی خواهد داشت.